-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 تیرماه سال 1390 22:15
هـوای آســــــمان دیده ابریســــــــــت پر از تنهایی نمــــــــــناک هـجـــــرت تو تا بیـراهــه های بی قــــــــــــراری دل من را کشـــــــــــــانیدی و رفــتـی غــروب کـــوچـه های بی قــــــــراری حضورروشـنی را از تو میخــــواست تو یک آن آمـدی این روشـــــــــنی را بروی کـــــــــوچه پاشـــــیدی و رفتی
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 تیرماه سال 1390 22:15
نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد ولی باران نمی داند که من دریـــــــایی از دردم به ظاهـــــــــــــــر گــــــر چه می خــــــــــندم ولی انــدر ســـــــکـوتی تـلخ می گــِــــــــــریم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 تیرماه سال 1390 22:14
آنکه ویران شده از یار ، مرا می فهمد آنکه تنها شده بســـیار ، مرا می فـهمد چه بگویم که چنان از تو فرو ریخته ام که فقط ریزش آوار مــــرا مــی فـهـمـد
-
سلام
جمعه 17 تیرماه سال 1390 22:14
هیچ وقت نمی خواستم آدرس این وبلاگو بهت بدم http://zibayeman.blogsky.com/
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 14 تیرماه سال 1390 00:32
کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم... میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 11 تیرماه سال 1390 23:31
دوست دارم گلاله
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 11 تیرماه سال 1390 23:30
قشنگ ترین شعرم را برای شب شعر چشمان تو گفتم ، پس تو نیز قشنگ ترین لبخندت را برای لحظه دیدار نگه دار
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 11 تیرماه سال 1390 23:29
روی باغ شانه هایت هر وقت اندوهی نشست / در حمل بار غصه هایت با شوق شرکت میکنم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 11 تیرماه سال 1390 23:29
عشق مثل نقاشیه ! با این تفاوت که نقاشی رو می شه پاک کرد و لی عشق رو هرگز! گلاله هیچ چیز عشق تو رو از قلبم نمی تونه پاک کنه
-
سلام عزیزم
شنبه 11 تیرماه سال 1390 23:28
به نام خدائی که هستی را با مرگ ، دوستی را یک رنگ زندگی را با رنگ ، عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ شاپرک را صد رنگ ، و مرا دلتنگ تو آفرید .
-
دوست دارم
شنبه 11 تیرماه سال 1390 23:26
تو را در قلب شعرم میگذارم / به نام عشق آن را مینگارم تمام حرف من در شعر این بود / تو را تا بی نهایت دوست دارم
-
گلاله عزیزم
شنبه 11 تیرماه سال 1390 23:26
تنها صدای قلب تو حرمت خونه منه / کاشکی بدونی خواستنت به قیمت جون منه . . .
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 11 تیرماه سال 1390 23:24
باغ خوبه ، نه بی گل چشم خوبه ، نه بی نور دوست خوبه ، نه بی وفا زندگی خوبه ، نه بی صفا عشق خوبه ، نه بی معشوق من خوبم ، نه بی تو !
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 خردادماه سال 1390 18:10
قویی که شنا میکرد در برکه ی چشمانت / موجی که رها میشد در بستر چشمانت / قلبی که نفس میزد در دام گریبانت / من بودم و خواهم بود همواره پریشانت
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 خردادماه سال 1390 18:07
اشک شیرین من از خنده دل انگیزترست / سر انگشت تو بر گونه ی من نوش ترست / تو به نرمی چو کشی دست بچشمان ترم / بوسم آن دست که از چشم ترم خوب ترست
-
عزیزم
دوشنبه 30 خردادماه سال 1390 18:00
اگر دست من بود "ی" را اینقدر میکشیدم تا صاف بشه ! بشه "ا" ! اون وقت هیچ چیز "بی تو" نبود ، همه چیز "با تو" میشد
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 خردادماه سال 1390 17:58
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 خردادماه سال 1390 17:50
بی تو چمدانی ست دلم که تنهاییم را در آن تا می زنم و قفلی از دلتنگی بر آن می گذارم ، که رمزش حروف اسم توست
-
گل لاله عزیزم
جمعه 27 خردادماه سال 1390 13:47
گل لاله عزیزم دور شدن از آدم هایی که دوستشان داریم بی فایده است...زمان به ما نشان خواهد داد که جانشینی برای آنان نیست
-
در حسرت یه بوسه دیگه از توام یادش بخیر
جمعه 27 خردادماه سال 1390 13:27
-
در حسرتیه بوسه دیگه از توام یادش بخیر
جمعه 27 خردادماه سال 1390 13:27
-
تو مرا می پایی.......
جمعه 27 خردادماه سال 1390 13:20
تو مرا می پایی که مبادا دل خود را به تو تحمیل کنم و من اما گاهی همچنان خیره به تو می نگرم تا شاید حرف احساس دلم را از نگاهم خوانی و به من فرصت پرواز دهی
-
تقدیم به تمام زندگیم
جمعه 27 خردادماه سال 1390 13:19
قویی که شنا میکرد در برکه ی چشمانت / موجی که رها میشد در بستر چشمانت / قلبی که نفس میزد در دام گریبانت / من بودم و خواهم بود همواره پریشانت
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 خردادماه سال 1390 13:18
مهربانیت از دور چه نزدیک است و عجیب حس میکنم که جغرافیا دروغی تاریخی است
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 خردادماه سال 1390 03:28
شب که گز می کرد باران کوچه ها را ، مردی تمام خویش را تنها قدم زد آن مرد من بودم که بی چشمانت آن شب ، حتی طلوع ماه حالم را به هم زد
-
میدانی؟
جمعه 27 خردادماه سال 1390 03:27
میدانی دلتنگی عین آتش زیر خاکستر است گاهی فکر میکنی تمام شده اما یک دفعه ......همه ات را آتش میزند
-
گل من
جمعه 27 خردادماه سال 1390 03:25
گل من به خدا دل من از آهن نیست.چرا اینقدر منو از خودت میرونی بخدا دارم هر لحظه و توی هر نفس جون میدم ولی تو مرگ تدریجی منو باور نداری خدایااااا به فریادم برس
-
عزیزم
جمعه 27 خردادماه سال 1390 03:23
موهایت را که پریشان میکنی....دلم یک دنیاپروانگی میخواهد .... شاید اینگونه بتوانم حداقل ...سنجاق سرت باشم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 خردادماه سال 1390 03:22
به چشمان سیاهت من بدادم دین و دنیا را به دست مهربانت هدیه کردم حال و عقبا را چه سحری و چه افسونی در این چشمان و دستت بود که مجنون وار دائم میزنم فریاد لیلا را دلم خواهد که دائم در کنار یار بنشینم به یاد او کنم آسان گرفتاریهای دنیا را محبت را بیآموزم از آن پروانه ی عاشق که میسوزد ولی تنها نذارد شمع تنها را به یار...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 خردادماه سال 1390 03:21
مجنون بوی لیلی ام ، در کوی او جایم کنید