گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

فریاد نزن ای عاشق،من

فریاد نزن ای عاشق،من صدایت را درون قلب خود میشنوم
درد را در چهره عاشق توبا ذهن خود می نگرم
بی سبب نیست چنین فریادم،بی گناه در دام عشق افتادم
چه درست وچه غلط زندگی هم خودم وهم تورا بر باد دادم
اگر احساسم رو میفهمیدی قلبت رو دوباره میبخشیدی
لحظه پایان این دبدار را روزآغازی دیگر دوباره میدیدی
اگر بیهوده نمی ترسیدم،عشق رو آنگونه که هست میدیدم
شاید این لحظه غمگین وداع،قلبم رو دوبارهمیبخشیدم
کاش از این عشق نمیترسیدم
ما سزاوار اگر گریانیم،این چنین خسته و سرگردانیم
ما که دانسته به دام افتادیم،چرا از عاشقی روی گردانیم
وقتی پیمان دل رو میبستیم گفته بودیم فقط عاشق هستیم
ولی با عشق نگفتیم هرگز از دو ایل نابرابر هستیم
نه گناهکاریم نه بی تقصیر من وتو بازیچه تقدیریم
هر دو در بیراهه بیرحم عشق ،با دل واحساس خود در گیریم
بیشتر از همیشه دوستت دارم گرچه از عاشقی وعاشق شدن بیزارم
زیر آوار فرو ریخته عشق از دلم چیزی نمانده که به توبسپارم
تو که همدردی مرا یاری بده به من عاشق امیدواری بده
اگر عشق با ما سر یاری نداشت تو به من قول وفاداری

ای صمیمی, ای دوست ! گاه و بیگاه لب پنجره خاطره ام می آیی ... ای قدیمی, ای خوب ! تو من را یاد کنی یا نکنی, من به یاد توام ... آرزویم همه سرسبزی توست, دایم از خنده لبانت لبریز و خانه ات پر گل باد

آخر ای دوست

 

آخر ای دوست  , نخواهی پرسید

که دل از دوری رویت چه کشید ؟

سوخت در آتش و خاکستر شد

وعدهای تو به دادش نرسید .

داغ ماتم شد و بر سینه نشست

اشک حسرت شد و بر خاک چکید.

آن همه عهد فراموشت شد ؟

چشم من روشن , روی تو  سپید .

جان به لب اومده در ظلمت غم

کی به دادم رسی ای صبح امید ؟

آخر این عشق مرا خواهد کشت

عاقبت داغ مرا خواهی دید .

دل پر درد << عشق >> مشکن

که خدا بر تو نخواهد بخشید ......