من پر از حرف سکوتم خالیم رو به سقوطم بی توو آبی عشقت تشنه ایم کویر لوتم نمیخوام آشفته باشم آرزوی خفته باشم تو نذار آخر قصه حرفمو نگفته باشم پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش من رسیدم رو به آخر تو بیا شروع من باش شبو از قصه جدا کن چکه رو باور من خط بکش رو جای پای گریه های آخر من
هر جا هستی عزیزم اینو بدون با هر نفسم بیادتم
بگو که گل نفرستد کسی به خانه ی من
که عطر یاد تو پر کرده اشیانه ی من
تو چلچراغ سعادت فروز بخت منی
به جای ماه تو پرتوفشان به خانه ی من
عزیزم...
به شوق روی تو من زنده ام خدا داند
برای زیستن اینک تویی بهانه ی من
گلاله من