گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

مدار صفر درجه...

وقتی گریبان عدم
با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را
پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را
در آسمانها می کشید
وقتی عطش طعم تو را
با اشکهایم می چشید
من عاشق چشمت شدم
نه عقل بود ونه دلی
چیزی نمی دانم از این
دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن
دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا
از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم
شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و
عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو
نه آتشی و نه گلی
چیزی نمی دانم از این
دیوانگی و عاقلی

دلاویزترین شعر جهان...

 

 "دوست دارم "را من دلاویز ترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است
دامنی پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق
که بری خانه ی دشمن !
که فشانی بر دوست,
راز خوشبختی هر کس به پراکندن اوست!
در دل مردم عالم _ به خد ا_
نور خواهد پاشید
روح خواهد بخشید.
تو هم ای خوب من! این نکته به تکرار بگو
این دلاویز ترین شعر جهان را همه وقت
نه به یک بار و به ده بار,که صد بار بگو
"دوستم داری " را از من بسیار بپرس
دوستت دارم را با من بسیار بگو

فریدون مشیری

نمیدونم یادت می یاد موقعی که میرفتی با هم چه عهدی بستیم؟


من عهد بستم که هر هفته که از رفتنت گذشت من غم تنهائیم رو تو یه کتاب

 

 بنویسم و تو هم هر هفته یه بوته گل تو هر جائی که هستی بکاری تا که

 

دوباره بیای و امروز می بینم کسی که تو باهاش ازدواج کردی یه

 

باغ پر از گلای رنگارنگ داره و من هم یه کتاب پوسیده به اندازه

 

 شاهنامه...

  همیشه بودن توبرام سرابه نازنین

         همیشه قسمت من از تو یه خوابه نازنین

         تقدیم به.......تو که تنها ترین هستی برای من