گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

سفر

در آغوشم بودی! قطره اشکی بر گونه ات لغزید خواستم با انگشتانم آن قطره اشک را پاک کنم اما...! اما، آن قطره اشک برای انگشتانم آشنا بود ... آشنا بود...؟ یادم آمد....! آن هنگام که خداوند تو را می آفرید خاک تو را با اشکهای من سرشت، راستی به گونه های خیس من نگاه کن، اشکهای من برای انگشتان تو آشنا نیست! زندگی مسابقه نیست زندگی یک سفر است و در آن مسافری باش که در هر گامش ترنم خوش لحظه هاست

دل من از تو جدا نیست

عابد شهر چشات،دل من اهل ریا نیست

اونی که مثه تو باشه،حتی توی قصه نیست


شب من سیاد وسرده

ستاره چشمات وا کن

نذار از نفس بیافتم

منو از غصه رها کن


چن تا شب باید سحر شه

برای به تو رسیدن

از کدوم حادثه رد شدhttp://i19.tinypic.com/6kpx5rr.jpg

برای با تو پریدن


دل دیوونهءتنها،مثه دنیا بی وفا نیست

هرجای دنیا که باشی،دل من از تو جدا نیست