گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

به راستی چقدر سخت است خندان نگه داشتن لب ها در زمان گریستن قلب ها ...

و تظاهر به خوشی در اوج غمگینی...

و چه دشوار است گذراندن روزهای تنهایی...

در حالی که تظاهر می کنی هیچ چیز برات اهمیت نداره...اما:

چه شیرین است در خاموشی و تنهایی به حال خود گریستن...و باز هم:

نفرین به تو ای سرنوشت...

زندگی چیدن سیبی است که باید چید و رفت

زندگی تکرار پاییز است که باید دید و رفت

زندگی رودی است جاری هر که آمد

کوزه ای شادمان پر کرد و مشتی آب نوشید و رفت

قاصدک , این کولی خانه به دوش

روزگار کوچه گردیهای خود را زندگی نامید و رفت