عاشقتم به وسعت صبوری شبهات
فدایت میشم به وسعت لبخدهایت
دلتنگتم به وسعت گریه هات
همه بالاییها قابل شمارش هستند اما گلاله جونم
عشق دو طرفه بین من و تو به وسعت قلب صاف و بی ریای توست که هیچ گاه قابل شمارش نیست
برای لحظه ای در آغوش تو بودن بی تاب ترم تا دمی دیگر نفس کشیدن
وجودم چیزی هست که تو را نجوا می کند... و تنها عشق مرا رها می کند... و نور آن نگاهی ست که تو به من روا می کنی... پس عشق و نور را از من دریغ نکن و بر من بتاب که بی عشق تو؛ بی نگاه تو؛ بی تو رو به غروب رهسپارم.... مرا به طلوعی دیگر برسان
اینو تقدیم میکنم به یه عزیز که خودش خوب میدونه
چقدر دوستش دارم