گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

همسفر من

بشنو همسفر من
با هم رهسپار راه دردیم
با هم لحظه ها را گریه کردیم
ما در صدای بی صدای گریه بودیم
ما از عبور تلخ لحظه قصه ساختیم
شاید در این راه اگر با هم بمانیم
وقت رسیدن شعر خوشبختی بخوانیم

نگاه کن

نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود

چگونه سایه ی سیاه سرکشم ، اسیر دست آفتاب می شود

نگاه کن ، تمام هستیم خراب می شود

شراره ای مرا به دام می کشد

مرا به اوج میبرد ، مرا به دام می کشد

نگاه کن ، تمام آسمان من پر از شهاب می شود

تو آمدی ز دورها و دورها ، ز سرزمین عطر ها و نورها

نشانده ای مرا کنون به زورقی ، ز عاجها، ز ابرها ، بلورها

مرا ببر امید دلنواز من ، ببر به شهر شعر ها و شورها

به راه پر ستاره می نشانی ام ، فراتر از ستاره می کشانیم

نگاه کن

من از ستاره سوختم ، لبالب از ستارگان تب شدم

چو ماهیان سرخرنگ ساده دل ، ستاره چین برکه های شب شدم

چه دور بود پیش از این زمین ما ، به این کبود غرفه های آسمان
کنون به گوش من دوباره می رسد صدای تو

صدای بال برفی فرشتگان

نگاه کن که من کجا رسیده ام

به کهکشان ، به بیکران ، به جاودان

کنون که آمدیم تا به اوجها

مرا بشوی با شراب موجها

مرا بپیچ در حریر بوسه ات

مرا بخواه در شبان دیر پا

مرا دگر رها مکن !
مرا از این ستاره ها جدا مکن

نگاه کن که موم شب به راه ما

چگونه قطره قطره آب می شود

صراحی سیاه دیدگان من

به لای لای گرم تو

لبالب از شراب خواب می شود...

به روی گاهواره های شعر من نگاه کن

تو می دَمی و آفتاب می شود....