گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

سلام گلم امشب شکستم

 

امشب از درد نالیدم کاش می دانستی بیش از آنکه درد جسمم را بیازارد

 

 روحم را در هم می شکند. امشب به اندازه تمام ثانیه های عمرم بر تو

 

 بر خویش و بر تنهائی و چشمان بارانی ام که در انتظار ماندند

 

گریستم. کاش بودی و دست های تنهایم را می فشردی و من سر بر

 

سینه مهرت می گذاشتم تا بغض و ناباوری ام را برای همیشه به گور

 

 فراموشی بسپارم...

محتاج

چقدر اتاق کوچکم

با داشتن درهای قفل و پرده های کلفت

نا امن است ...

چقدر هراسانم امشب ٬ در پناهگاه امن همیشگی

دیوارها سردتر از همیشه ٬ مانع از عبور کوچکترین صداها هم نمی شوند...

باد پائیزی از شیشه های دوجداره ی پنجره به صورتم حمله می کند...

من در کنار تمام آن کسانی که «زندگی» می نام مشان ٬ از همیشه غریبه تر ام !!!

و به خدای خودم از همیشه محتاج تر...........

 

چه باشم

چه نباشیم

قرار بر این است

تو را به حسرت زمزمه کنیم

وقتی دوباره آمدی سبز خواهم شد........

تقدیم به تنها بهانه برای زیستنم ِ؛گلاله عزیزم:

تو وجنگل...

تو به جنگل می مانی

تا چشم کار می کند

سرسبزی ونشاط رادرچشما نت می توا ن دید

دستهایت قامت بلند بلوط است

که دروسعت آبی آسما ن  سربه خورشید می ساید

ا زدلت چه بگویم.....

دریا دریا مهربانی است

لبخند تو شور امید است

وقتی می خندی

آ ن چنان شهد امید ازلبانت جاری است

که گویی بی خش ترین

صدای جهان سکوت جنگل را می شکند

نمی دانم  شاید این شور اندوه نهان است

بمان وبخوان چون پرنده بربلندای درخت

روزی بی شک قفس خواهد شکست

وتو رهایی رابابالهایت آزمون خواهی کرد

چشم درراهم.......

یبا زودتر ای صدای گرم عشق

که سالهاست شور زندگی را

درگوشم زمزمه می کنی

بیا تا دگر بار باتو جوانه زنم

باتو سبز شوم..............  چونا ن بهار

فقط باتو می گویم

خسته ام .............. خسته

ازهمه کس وهمه چیز............ جز تو

تو و دل شوره ها یت

تو ونوا زش ها یت

تو و گرمی دستهای مهرافشانت

ای قدیمی ترین وماندگار ترین عشق

دوستت دارم

بی بهانه وبسیا ر

زودتر بیا ........... گلدا ن دل روبه خشکی است