گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

تنها با تو

برای کسی می نویسم که در تن خسته و رنجورم با نیروی عشقش حس نشاط و زندگی
 
آفرید.برای کسی می نویسم که تنها با کلامش آشنایم و با چهره اش بیگانه،فقط این را
 
 می دانم که کسی هست که نور امید را در دلم کاشته،ای کاش حظورش تنها در خیالم
 
نبود.ای کاش همیشه با من بود...
 
من از این روزها و شبهایی که بی هیچ شوقی می گذرد،خسته ام.من از تکرار و تکراری
 
شدن گریزانم.دوست دارم با تو پرواز کنم و از آسمان فراتر بروم. . . .

دوست دارم گلی

کاش الان آغوش گرمت سر پناه خستگیم بود دو تا چشمات پر از اندوه واسه دل شکستگیم بود آرزوم اینه که دستام توی دستای تو باشه تنگی این دل عاشق با نوازش تو واشه واسه چی خدا نخواسته من کنار تو باشم قول می دم با داشتن تو هیچ غمی نداشته باشم

تقدیم به تو که باصدای نفسهایت جان می گیرم

ای سراپا همه خوبی تک و تنها به تو می اندیشم
همه وقت
همه جا
من به هر حال که باشم به تو می اندیشم
تو بدان این را
تنها تو بدان
تو بیا
تو بمان با من
تنها تو بمان
جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو به جای همه گلها تو بخند
ریسمانی کن از آن موی دراز
تو بگیر
تو ببند
تو بخواه
پاسخ چلچله ها را تو بگو
قصه ابر هوا را تو بخوان
تو بمان با من تنها تو بمان
در دل ساغر هستی تو بجوش
من همین یک نفس از جرعه جانم باقی است
آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش