گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

به چشمان سیاهت من بدادم دین و دنیا را

به دست مهربانت هدیه کردم حال و عقبا را

چه سحری و چه افسونی در این چشمان و دستت بود

که مجنون وار دائم میزنم فریاد لیلا را

دلم خواهد که دائم در کنار یار بنشینم

به یاد او کنم آسان گرفتاریهای دنیا را

محبت را بیآموزم از آن پروانه ی عاشق

که میسوزد ولی تنها نذارد شمع تنها را

به یار مهربان گفتم بیا با ما مدارا کن

بیا بنگر سرشک غم گرفته دامن ما را

مجنون بوی لیلی ام ، در کوی او جایم کنید