گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

تقدیم به تمام زندگیم

قویی که شنا میکرد در برکه ی چشمانت / موجی که رها میشد در بستر چشمانت / قلبی که نفس میزد در دام گریبانت / من بودم و خواهم بود همواره پریشانت

مهربانیت از دور چه نزدیک است و عجیب حس میکنم که جغرافیا دروغی تاریخی است

شب که گز می کرد باران کوچه ها را ، مردی تمام خویش را تنها قدم زد
آن مرد من بودم که بی چشمانت آن شب ، حتی طلوع ماه حالم را به هم زد