ای دلهای کوچک که سخت تب آلود و ناشکیبا می تپید و می زنید، با آرزوهایی سخت نیرومند و بی انتها، قلب من که زمانی بس دراز از هیجانها درخشیده و افروخته مانده، اکنون به خاکستر بدل شده و آتشهای خود را می پوشاند و پنهان می کند
به دیدارم بیا ،ای همگناه،ای مهربان با من،
که اینان زود می پوشند رو در خواب های بی گناهی ها.
و من می مانم و بیداد بی خوابی.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ای دلهای کوچک که سخت تب آلود و ناشکیبا می تپید و می زنید، با آرزوهایی سخت نیرومند و بی انتها، قلب من که زمانی بس دراز از هیجانها درخشیده و افروخته مانده، اکنون به خاکستر بدل شده و آتشهای خود را می پوشاند و پنهان می کند
به دیدارم بیا ،ای همگناه،ای مهربان با من،
که اینان زود می پوشند رو در خواب های بی گناهی ها.
و من می مانم و بیداد بی خوابی.