گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

سلام نازنین

والنتاین مبارک 

دوست دارم

خیال روی تو در هر طریق همره ماست

خیال روی تو در هر طریق همره ماستبه رغم مدعیانی که منع عشق کنندببین که سیب زنخدان تو چه می​گویداگر به زلف دراز تو دست ما نرسدبه حاجب در خلوت سرای خاص بگوبه صورت از نظر ما اگر چه محجوب استاگر به سالی حافظ دری زند بگشاینسیم موی تو پیوند جان آگه ماستجمال چهره تو حجت موجه ماستهزار یوسف مصری فتاده در چه ماستگناه بخت پریشان و دست کوته ماستفلان ز گوشه نشینان خاک درگه ماستهمیشه در نظر خاطر مرفه ماستکه سال​هاست که مشتاق روی چون مه ماست

فراغ


تا کی ز فراغت بنهم سر بَرِ  زانوی

 

تا کی ز دو چشمان رَوَدَم آب به صد جوی


بر ما نظری کن که سرِ خویش ندانیم

 

از  خود برمیدیم  ز  بُن  تا  سر  هر  موی


یک چند بخواندیم به مکتب سخن از عشق

 

اکنون  بگریزیم  ز  عشق  از  سر هر کوی


با کفر سر زلف تو،  ایمان ز چه پرسی؟

 

ما  جمله  اسیریم  به  تابِ  سرِ  گیسوی


یک چند سفر کردم از آن مُلک که شاید

 

خود را  و  ترا  جمله فرامش کنم آن سوی


دوشینه غمم بود که روی تو ندیدم

 

اکنون  به  چه  حالیم؟ غریبیم  به هر روی


بر ماه نظر   می کنم   امشب به خیالی

 

شاید که در آن  باز  ببینم  رخِ  مه روی


گویند به لب،   خالِ تو  بس  جلوه  نماید

 

      آری   اگرم   باز  کُنی  آن خم  ابروی!     

شعر ازجلوه – فربود شکوهی