گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

با من بگو از عشق ای آخرین معشوق

با من بگو از عشق ای آخرین معشوق

که برای رسوایی دنبال بهونم

با بو سه‌ای آروم

 خوابم رو دزدیدی تو شدی تعبیر رو یای شبونم

من تو نگاه تو دنیامو می بینم

فردای شیرینم نازنین من

چشمای تو افسانه نیست

که تموم خواب خیا لم بود

تعبیر من عشق تو شد

که همیشه فکر محالم بود

شب های تنهایی همرنگ گیسوته

آغوشتو باز کن

بانوی مهتابی

دلواپسی ها مو با خنده ای کم کن

که تو یی پایان تردیدو بی تابی

من تو نگاه تو دنیا مو می بینم

فردای شیرینم نازنین من

چشمای تو

 افسانه نیست

که تموم خوابو خیا لم بود

 تقدیم یه گل نازنینم

نظرات 1 + ارسال نظر
گلاله پنج‌شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:17 ب.ظ


" شبنمی آهسته از چشمان برگ می‌چکد بر دامن رنگین خاک گل می‌افشاند به چشم آفتاب نازخندی خوابناک ناگهان از جای برمی‌خیزد نسیم شاد می‌رقصد میان خاکسار گفتگویی نرم می‌لغزد به گوش هان بهار..... آری بهار.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد