گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

دلنوشته ای برای یار

یادته یه روز بهم گفتی هر وقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون که نکنه نامردی اشکاتو ببینه و بهت بخنده....گفتم اگه بارون نیومد چی؟گفتی اگه چشمای قشنگ تو بباره آسمون گریش میگیره....گفتم یک خاهش دارم:وقتی آسمون چشمام خواست بباره تنهام نذار.گفتی بهم چشم.حالا امروز من دارم گریه میکنم نه آسمون میباره و نه  تو  کنار منی

ما همیشه دنبال اینیم که صداهای بلند رو بشنویم......همیشه پر رنگ ها رو میبینیم......همیشه سخت ها رو می خوایم.....غافل از این که خوبها آسان میان،بی رنگ میمانند،بی صدا می روند

در عمق چشمان زیبایه تو مفهومیست به نام عشق که در قلبت نهفته

دستان تو تنها دستان آشنا با من است،چشمان تو تنها آشنا با من است،زان پسبدان خاک را برای تو گل می کنم،دنیا را برای تو گلستان میکنم

من زیبایی را در تو حس کردم.من عشق را با تو باور کردم.من درخت زندگیم را با بوسه ها تو تزئین کردم.من از وجود تو بال پرواز بدست آوردم،حالا در آسمانم تا ستاره ها را بچینم و به دور گردنت بیاندازم.من تو را دوست دارم تو چطور؟

۱.مرا ببخش زیرا وقتی کوله بار غمها و ناراحتی هایت را به دوش انداختم و آنها را دیدیم.دیدم که این غمها و دردها همان غمهایی است که من برای تو درست کرده ام

 

 ۳.نمی دانم چی بنویسم تا  تو بخوانی و از عشقم نسبت به خود بدانی.فقط می نویسم دوستت دارم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد