گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

لحظه دیدار نزدیکست...

لحظه دیدار نزدیک است

باز من دیوانه ام مستم

باز میلرزد... دلم ، دستم

باز گویی در جهان دیگری هستم

های ، نخراشی به غفلت گونه ام را تیغ!

های ، نپریشی صفای زلفم را دست!

و آبرویم را نریزی دل!

لحظه دیدار نزدیکست...

نظرات 1 + ارسال نظر
گلاله یکشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:02 ب.ظ

جبران خلیل جبران : چنانکه برگ ناچیز درخت نمی تواند رنگ سبز خود را تغییر دهد و آن را به زردی درآورد ، جز با خواست طینت درخت و نوعی شناخت که در نهاد آن به کار گرفته شده است ، کسی هم که مرتکب گناهی می شود قادر نیست بدون خواست و اراده ناپیدای شما و نیز بدون آگاهیهای مرموز دل شما مرتکب بزهکاری شود ، زیرا شما همگی در یک قافله رو به سوی ذات الهی در حرکتید (راه شمایید و رهروان شما ) .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد