گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

از گابریل گارسیا مارکز می پرسند اگه بخوای یه کتاب صد صفحه ای در مورد امید بنویسی، چی می نویسی؟ میگه 99 صفحه رو خالی می ذارم. صفحه ی آخر سطر آخر می نویسم : امید آخرین چیزی است که می میرد.منم با امید وصال تو زنده ام امیدم را از من نگیر. دوستت دارم

 

با هر چه عشق ، نام تو را می توان نوشت

با هر چه رود ، نام تو را می توان سرود

ترس از حصار نیست !

با  دستهای روشن تو

هر قفل کهنه را می توان گشود .

 

 

 

چه لذتی داره آدم واسه اونی که دوسش داره بنویسه ! وچه لذتی بزرگتر از اون که بدونی

همونی که همه اینها رو واسه اون مینویسی ، میخونش !

گلاله دوست دارم

حرفهایمان یکی است ، شرایطمان یکی نیست .

روزی هست که تورا دلجویی های من نجات می دهد

روزی هست که مرا دلجویی های تو خلاص می کند

گاهی من نیازمند هدایتم ، گاهی تو !!!