گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

عشق از لحظه ای آغاز شد


و در شکوه برگ های نسترن به بار نشست


حال ای دوست این تویی که باید پاسدار آن باشی


چون در دست تو امانت است

چشم من بیا منو یاری بکن گونه هام خشکیده شد کاری بکن غیر گریه مگه کاری می شه کرد

منو انتظار و کابوس تنهایی منو حس اینکه هر لحظه اینجایی دارم آیینه‌ها رو گم می‌کنم کم کم تو رو هر طرف رو می‌کنم می‌بینم نگو از تو چشمام چیزی نمی‌خونی دارم از خودم با فکر تو رد می‌شم دارم عاشقی رو با تو بلد می‌شم