گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

بچه که بودم فقط بلد بودم ت10? بشمارم 1،2،3،4،5،6،7،8،9،10 نهایت هر چیز همین 10 تا بود و چقدر این 10 تا قشنگ بود. ولی حالا نیمیدونم آخر دنیا کجاست؟ نهایت دوست داشتن چقدره؟ انگار خیلی هم حریص تر شدم اما می خوام بگم که دوست دارم میدونی چقدر؟ به همون اندازه ی 10 تای بچگی دوست دارم
نظرات 2 + ارسال نظر
گلاله پنج‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:48 ب.ظ


یه روزازکنج یه اسکله یه قایقی برید
دل به دریا زد و رفت، رفت و یه روز خوش ندید
تو دلش هزارو یک حرف نگفته مونده بود
پیش روش هزارو یک راهه نرفته مونده بود
وقت راهی شدنش ، آسمونم گریه می کرد
دریا مه گرفته بود، سیاه و طوفانی و سرد
عاقبت اسیردریا شد و دست سرنوشت
یه نسیم رهگذر قصه ش و اینجوری نوشت:
یکی از روزای کوچش نورفانوسی رو دید
پی اون رفت و به یک زمین ممنوعه رسید
نتونست باغربت و تنهائیاش خو بگیره
به سرش زد که تواون جزیره پهلوبگیره
توجزیره یه مسافرکه غریب وبی کسه
یه مسافرکه جزیره واسش عین قفسه
اون مسافربا نگاه اولش کارش وساخت
گفت با سرنوشت می جنگم
آره، جنگید
ولی باخت
ازتمومه مال دنیا یه دل دریایی داشت
که اونم پای یه عشق پاک رویایی گذاشت
.....
آسمون دریاروابرای تیره پرمی کرد
تا اومد بجنبه، دید رفته تومیدون نبرد
لشگروحشیه موجای تباهی اومدن
ابرای سیاه ازآسمونا نعره می زدن
پیکره نحیف قایق که به صخره ها می خورد
تیکه تیکه می شد و می رفت و از غصه می مرد
نکنه یه وقت مسافرش به ساحل نرسه
بدنش به دست این موجای قا تل نرسه!!!
می دونی .. قصه ی کوچ ما سرانجامی نداشت
غیراز اینکه یه مسافر پا تو ساحل می گذاشت
تو شدی مسافری که پشت دریا روشکست
من شدم یه قایقی که عاقبت به گِل نشست.

گلاله یکشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:31 ق.ظ

به جستجوی تو
به درگاه کوه می گریم
در آستانه ی دریا و علف.

به جستجوی تو
در معبر بادها می گریم
درچار راه فصول ،

در چارچوب شکسته ی پنجره ای
که آسمان ابرآلوده را

قابی کهنه می گیرد.
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی

تاچند
تا چند، ورق خواهد خورد؟

جریان باد را پذیرفتن
و عشق را
که خواهر مرگ است.
و جاودانگی

رازش را با تو درمیان نهاد.
پس به هیات گنجی درآمدی
بایسته و آزانگیز
گنجی از آن دست
که تملک خاک را و باران را

از این سان
دلپذیر کرده است.

نامت سپیده دمی است که بر پیشانی آسمان می گذرد.
متبرک باد نام تو!
و ما همچنان
دوره می کنیم
شب و روز را
هنوز را !!!


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد