گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

نگو گذشته از ما ....

نگو گذشته از ما نگو ازم گذشتی نگو دلت گرفته از اینکه پام نشستی تقدیرم اینکه پیشه من نمونی نگو باز می تونی تو بی من بمونی تقدیرم اینکه بمونم تو قفس همیشه بمونی یه تنها یه بی کس بنویس واسه من دلت از چی شکست واسه چی تو چشات رنگ غصه نشست بنویس واسه من دلت از چی برید بگو کی روچشات نقش گریه کشید آه آه بنویس بنویس واسه من بنویس که دلت تنگ شده طاقت گریه نیست
نظرات 2 + ارسال نظر
گلاله پنج‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:01 ب.ظ

دوباره باز خواهم گشت
نمی دانم چه هنگام ، از کدامین راه
ولی یک بار دیگر باز خواهم گشت
و چشمان تو را با نور خواهم شست
و از عرش خداوندی شما را هدیه های تازه خواهم داد
به دستان برادر دست خواهم داد
به زلف کودکان گیلاس خواهم زد
نوازش های مادر را دوباره زنده خواهم کرد
زن همسایه را نور و هوا و آفتابی تازه خواهم داد
به گهوار یتیمان من تکان از عرش خواهم داد
به لب های فرو بسته امید خنده خواهم داد
به دیوار حریم عشق یک بار دیگر من تکیه خواهم زد
به گندم من حدیث نو شکفتن یاد خواهم داد
به شمع روشن محفل رموز همنشینی با پر پروانه را من یاد خواهم داد
گل نرگس به دشت مهربانی هدیه خواهم برد
کمرهای خمیده از شقاوت راست خواهم کرد
برای فهم زیبایی دوباره واژه خواهم ساخت
دوباره مزه لبخند را من بر لبان خشک خواهم راند
نگاه مهربانانه ، امید گرمی خانه ، رسوم عشق ورزی را دوباره زنده خواهم کرد
برای قفل لبهاتان برای فتح دلهاتان کلید تازه خواهم داد
برا ی سر نهادن تا سحر بگریستن آنک هزاران شانه خواهم داد

گلاله یکشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:26 ق.ظ

سلام بر درخت که غرور تملک ندارد
وهرچه اوراست هماره به فراچنگش
به پیشکش می دهد
وحتاش اگر به سنگ زنند
می بخشد
مگر غرور تیری بود
که واژگون
بر کمان نهده بودم
که تا از شست رست
هم بر سینه من نشست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد