گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

چقدر به حضور سبزت محتاجم

کاش می دونستی چقدر دلم بهانه تو را میگیره هر روز

کاش می دونستی چقدر دلم هوای با تو بودن را کرده

کاش می دونستی چقدر دلم از این روزهای سرد

 بی تو بودن گرفته

کاش می دانستی چقدر دلم برای ضرب آهنگ قدمهایت

 گرمی نفسهایت، مهربانی صدایت تنگ شده

کاش می دانستی چقدر دلواپس تو‌ام

کاش می دانستی چقدر تنهام ، چقدر خسته ام

 و چقدر به حضور سبزت محتاجم

و همیشه از خودم می پرسم

این همه که من به تو فکر کنم

 تو هم به من فکر می کنی؟

 

نظرات 1 + ارسال نظر
گلاله چهارشنبه 13 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:28 ب.ظ



دوستهایی داریم و قصه قشنگی رو باهاشون زندگی میکنیم و آرزو میکنیم که همیشه ببینیمشون و هر کاری رو برای دیدنشون میکنیم و بیشتر در خواب و خیال زندگی میکنیم تا واقعیت
بعضی ها رو دوست داریمو سعی میکنیم که بهشون نزدیک بشیم و حرفامون و غمهامون رو باهاشون تقسیم میکنیم و دوریشون واسمون دردآوره و تصور اینکه بدونشون زندگی کنیم برامون سخته
بعضی ها رو دوست داریمولی بهشون نزدیک نمیشیم چون که دوریشون بهتره و اگه دور باشن عزیزترن

بعضی ها رو دوست داریمولی در قلب اونها هیچ عشق و محبتی نسبت به خودمون نمیبینیم یا اینکه احساس نمیکنیم که دوسمون دارنناراحت میشیم و دنیا رو جلومون تیره میبینیم و یک قصه عشق ناموفق رو تجربه میکنیمو هیچ وقت ازشون بدمون نمیاد و هیچ وقت فراموششون نمیکنیم وفقط اونا رو دوست داریم و کس دیگه ای رو دوس نداریم ولی من تو را از خودم بیشتر دوست دارم مطمئن باش

می دونی؟
یه اتاقی باشه گرمه گرم..روشنه روشن..
تو باشی منم باشم..
کف اتاق سنگ باشه سنگ سفید..
تو منو بغلم کنی که نترسم..که سردم نشه..که نلرزم..
اینجوری که تو تکیه دادی به دیوار..پاهاتم دراز کردی..
منم اومدم نشستم جلوت و بهت تکیه دادم..
با پاهات محکم منو گرفتی ..دو تا دستتم دورم حلقه کردی..
بهت می گم چشماتو می بندی؟
میگی اره بعد چشماتو می بندی ...
بهت می گم برام قصه می گی ؟ تو گوشم؟
می گی اره بعد شروع می کنی اروم اروم تو گوشم قصه گفتن..
یه عالمه قصه طولانی و بلند که هیچ وقت تموم نمی شن..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد