گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

سلام

قاب پنجره اتاقم را رو به سوئ کدامین سرزمین باز کنم که عکس چشمانت بر دلم بیفتد؟

کدامین باغچه حیاط را آبیاری کنم که بدانم روزی دستانت گلی از آن می چیند؟

بر کدامین در چشم بدوزم که بدانم قدمهای پر سخاوتت روزی از آن خواهد گذشت؟

کدامین کدامین کدامین ...

نظرات 1 + ارسال نظر
گلاله شنبه 12 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:26 ب.ظ


گفتمش آغاز درد عشق چیست؟ گفت آغازش سراسر بندگیست گفتمش پایان آن را هم بگو گفت پایانش همه شرمندگیست گفتمش درمان دردم را بگو گفت درمانی ندارد، بی دواست گفتمش یک اندکی تسکین آن گفت تسکینش همه سوز و فناست


چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهاییست ببین مرگ مرا در خویش که مرگ من تماشاییست مرا در اوج میخواهی تماشا کن تماشا کن دروغین بودمت دیروزمرا امروز تماشا کن در این دنیا که حتی ابر هم نمی گرید به حال ما همه از من گریزانند تو هم بگذر از این تنها

سلام

هر کی از تو بگذره من از تو نمیگذرم
دل دیوونهء عاشق

دیگه طاقتی نداره

نگو تا آخر قصه

قسمت من انتظلره


بی تو وبدون یادت

لحظه هام پر از سکوته

بیا بشکن این سکوت

ببین عاشق روبروته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد