سلام آرام جانم دست روزگار بین من و تو کیلومترها فاصله انداخته ولی دلم همیشه با توست
بعضی وقتها دلم بدجوری برات تنگ میشه و بغاض سنگینی گلومو می گیره دلم میخواد یه جای خلوت گیر بیارم و با تمام وجودم تنهایی و بغض فرو برده در گلومو فریاد بزنم
دلم میخواد از شهر و همه ی آدماش خودمو جدا کنم و تو یه کلبه ساده وسط یه جنگل بزرگ و دور دست زندگی کنم
خسته ام خسته