اگر می توانستم دیوانگی ام را برایت به تصویر بکشم...
اگر می توانستم انچه که درون متلاطمم وجود دارد را برایت تشریح
کنم...
و اگر می توانستم بدانم پشت حرف های ارامت چه می گذرد...
و اگر فقط یک بار از میان حرف های اشفته ام ، حرف بی قراری ام
را می خواندی...
بگذار اگر می خواهی زندگی کنم، با حقیقت زندگی کنم نه با رویاهایم...
بگذار عاشقانه زندگی ام راکه با رویای تو رنگ خوشی گرفته است
ادامه دهم...
بگذار پیشت بمانم
آخی
خوش به حالش
بگذار تا سر نوشت هر راهی که می خواهد برود.....
تو راهت جداست
بگذار ابر ها تا می توانند ببارند..........
تو چترت خداست!
دوست دارم گلی بدون تو نمی تونم زندگی کنم
شما دقیقا مثل مایین. هردوتون. تک تک نوشته هاتونو درک میکنم.