گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

گلاله خوشگل من سلام

درد دل منو گلاله

آزموده را آزمودن خطاست

باز گول حرفهاتو خوردم گفتی عئض شدی گفتی میخوای جبران کنی گفتی مثل قدیما دوستم داشته باش دوباره تا بهت دل بستم همون کارهای قبلتو انجام دادی  مشکل داری مریضی ادفعه قبل بخشیدمت با وجودی که تاز ته دل نبود ولی برات ارزوی خوشبختی کردم از خدا خواستم بهم این قدرتو بده که بتونم ببخشمت.ولی باز اومدی گند زدی به زندگیم و رفتی این دفعه دیگه واقعا ازت نمی گذرم 

دیگر مثل قدیم انسانها اشکم را در نمی آورند .
قلبم دیگر مثل قدیم ها ضعیف نیست .
آن قدر که اکنون مرا می ترساند گذشت وآینده زیاد مرا نمی ترساند.
آدم ها خیلی راحت می آیند و می روند و مثل قدیم ها فکرم رو مشغول نمی کنند.
نوشته هایم دیگر مثل قدیم ها گیج و مبهم نیست .
دوستانی دارم که وقتی به بودشان فکر می کنم دیگر مثل قدیم احساس تنهایی نمی کنم.
صورتم را دو روز یک بار اصلاح می کنم ولی قدیم ها گاهی یادم می رفت صورتی هم دارم.
و چیزی که قدیم از آن چیزی نمی فهمیدم ولی الان خوب می فهمم یک کلمه است و آن واژه زیبای " مرگ " است .
مرگ تنها چیزی است که تازگی ها خیلی باهاش دوست شده ام .

سلامم را تو پاسخ گوی ولی

ای وای چه رویایی ست حرفهایت.

ولی افسوس و واویلا که پشتم را

شکستی و همیشه آه این تنها بدنبالت خواهد بود